آیا گروه حوثی واقعا نیرویی درونی، استثنایی و برخاسته از دل یمن است که توان ایستادگی در برابر بحرانهای بزرگ و تهدیدهای پیاپی را به آن بدهد یا ریشه بحران، در ناتوانی و سردرگمی مخالفان این گروه شبهنظامی نهفته است؟ شاید هم مشکل در کسانی است که تنها ادعای مخالفت با حوثیها را دارند، بیآنکه کاری از پیش ببرند؟
در هفتههای گذشته، موجی از حملات هوایی دقیق ایالات متحده به مواضع حساس حوثیها را شاهد بودیم؛ حملاتی که تا امروز ابعاد واقعی تلفات انسانی و تخریبهای نظامی آن روشن نشده است. در کنار آن، اسرائیل هم در واکنش به موشکهای پراکنده حوثیها، که نه دشمنی را میکشد و نه زخمی را میخراشد، علیه مواضع و پایگاههای نظامی این گروه شبهنظامی حملاتی انجام داد. با این حال، هیچ نیرویی از درون یمن پا پیش نگذاشت تا ضربات هوایی را با کنش میدانی کامل کند.
در همین فضای سیاسی و امنیتی تنشآلود، حوثیها فاجعه دیگری را در داخل مناطق تحت کنترل خود رقم زدند. بامداد پنجشنبه گذشته (۲۲ مه ۲۰۲۵)، ساکنان محلهای میان دو منطقه «خشم البکره» و «صرف» در نزدیکی صنعا، با صدای سه انفجار مهیب در منطقه «بنی حشیش» از خواب پریدند. سپس مشخص شد که علت این صداها انفجار یک انبار مهمات متعلق به حوثیها بود که وسط ساختمانهای مسکونی قرار داشت. پس از انفجار سوم، آتشسوزی شدیدی در محل آغاز شد و انفجارهای متوالی ناشی از مهمات ذخیرهشده ادامه یافت. این حادثه به کشته و زخمی شدن دهها تن از ساکنان بینوای این منطقه انجامید و بسیاری از مجروحان به بیمارستانهای اطراف منتقل شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براوردها نشان میدهند که تاکنون بیش از ۵۰ نفر در اثر این فاجعه جان باختهاند و با توجه به وضعیت بحرانی بسیاری از زخمیها، شمار قربانیان حادثه رو به افزایش است. ترکشها حتی به مناطق مجاور نیز رسیدند و یکی از شاهدان عینی گزارش داد که دستکم ۳۰ ساختمان در اطراف محل حادثه یا بهطور کامل ویران شده یا بهشدت آسیب دیدهاند.
با این حال، رهبران حوثیها بهجای پاسخگویی درباره چنین فجایعی، همچنان به نمایش موشکپراکنی در دریای سرخ ادامه میدهند و آن را نشانه «حمایت از فلسطین و لبنان» معرفی میکنند؛ این در حالی است که ملتهای فلسطین و لبنان، امروز بیش از همیشه در تلاش برای بازیابی دولت، پایان بخشیدن به حاکمیت بیثبات گروههای شبهنظامی و دستیابی به حداقلی از صلح و ثباتاند.
اصرار شبهنظامیان حوثی بر مطرح کردن موضوع فلسطین و لبنان تلاشی است برای فرار از واقعیت دردناک اداره یک کشور بحرانزده به نام یمن. مردم یمن که بیش از یک دهه را زیر سایه وحشت جنگ و خشونت گذراندهاند، امروز به صلح و امنیت، وحدت ملی، فراهم بودن نیازهای اساسی انسانی، خدمات بهداشتی و اقتصاد روبهرشد نیاز دارند. تردیدی نیست که اگر وضعیت یمن تغییر نکند، مردم این کشور با جنگ و خشونت بیشتر، گسترش دامنه فقر و چندپارگی روزافزون مواجه میشوند.
موارد یادشده همان عناوینیاند که شکست حوثی را رقم میزنند و این گروه برای فرار از رویارویی با واقعیت، به حرکاتی نمایشی متوسل میشود که جز جنگهای تحمیلشده از سوی کشورهای دیگر علیه یمن و انزوای بیشتر این کشور، ارمغان دیگری برای ملت یمن به همراه ندارد. افزون بر آن، شبهنظامیان حوثی برای فرار از رویارویی با واقعیت تلخ، نه به امنیت مردم یمن اهمیتی میدهند و نه برای حفظ جان و زندگی این ملت گامی برمیدارند. انبار کردن بمب و موشک وسط یک محله مسکونی نمونهای از همین بیتوجهی و بیاعتنایی به مردم است.
پرسش مهمی که اینجا مطرح میشود، این است که مردم یمن چه زمان میتوانند به سلطه حوثیها پایان دهند و از شر این گروه شبهنظامی نجات یابند؟!
پرسشهای متعددی دیگری هم مطرح است که پاسخ آنها هنوز روشن نیست: آیا برخی میخواهند کشور را بهطور کامل به حوثیها تحویل دهند؟ آیا سیاستی بدون ریسک وجود دارد؟! آیا همه آنانی که خود را دشمن حوثی معرفی میکنند، حقیقتا با این گروه در تضادند یا در پشت پرده، روابطی پنهانی بر پایه پیوندهای فکری و ایدئولوژیک، وجود دارد که ابعاد آن از اختلافات مذهبی و فرقهای هم فراتر میرود؟
همه میدانیم که رژیم جمهوری اسلامی خود را حامی اولین «بیداری» در جهان اسلام میداند؛ فارغ از اینکه برخی اوقات «برادران» بر سر تقسیم غنائم یا مسائل دیگر به اختلاف میخوردند. همانگونه که یک ضربالمثل مصری میگوید: «رودههای یک شکم ممکن است با هم درگیر شوند، اما در فرجام، همه به یک معده خدمت میکنند و انرژی را به یک مغز میرسانند!»
یمن شایسته وضعیتی بهتر از این است و همانگونه که پیشینیان گفتهاند: «صداقت دلها را از هرگونه آلودگی پاک میکند و انسان را به سر منزل مقصود میرساند.»
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط